در توجیه اهمیت نقش افراد در مقایسه با سرمایه و تکنولوژی ، که هر سه از عوامل عمده افزایش بهره وری هستند ، تقریباً همه صاحبنظران و مدیران سرشناس صنایع جهان ، منابع انسانی را اساسی ترین عامل تلقی کرده اند و معتقدند که سرمایه و تکنولوژی را به ترتیب می توان به صورت وام تامین نمود و خرید . اما انسان ها را نه می توان به وام گرفت ، نه میتوان خرید . انسان ها ، باید به عنوان سرمایه های اصلی کشور های جهان سوم پرورش یابند و در آنها انگیزه تلاش ایجاد شود .
تردیدی نیست که بهره وری به معنی به دست آوردن خدمات و محصولات بیشتر از منابع محدود و ثابت ، عامل رشد اقتصادی خواهد بود . این پرسش نیز مدام مطرح می شود که کدام شیوه به افزایش بهره وری می انجامد . به تعبیر دیگر ، در صورتی که مطمئن شویم از یک راه معین و مشخص می توان به سطح بالاتری از بهره وری دست یافت ، همه سازمان ها و جوامع ، بی درنگ به استفاده موثر از آن را اقدام می نمایند . دشواری راه در این است که معمولاً عوامل عمده تاثیرگذار بر بهره وری ، بویژه بهره وری نیروی انسانی ، آشکار نیست . از طرفی سازمانها برای نیل به اهداف متعالی باید یک سیستم مدیریت کیفیت را ایجاد ، مستند و اجرا نموده و آنرا حفظ نمایند و به طور مداوم اثر بخشی آنرا بر طبق الزامات استاندارد ها بهبود بخشند .